من می خواهم برای گرفتن یک تصویر گسترده تر و بزرگتر از معمول در این مقاله ، با گذر زمان و همچنین در حوزه قانونی ، قدم بردارم. فناوری فقط سخت افزار و نرم افزار نیست؛ این یک مؤلفه اساسی از هر جنبه ای از زندگی و جامعه ما است.

وقتی ویلیام بار ، دادستان کل آمریكا ، اخیراً اعتراف كرد كه اضافه كردن پشتیبان برای اجرای قانون ، باعث می شود رمزگذاری كمتر شود ، جای تعجب آور بود كه خبری بود. اما برای مدت طولانی ، دولت ایالات متحده در حال انكار عمومی بود و می گفت نظارت و دسترسی كشورها با امنیت سطح بالا می تواند با خوشحالی وجود داشته باشد. حال ، همانطور كه ​​كارشناس مشهور بروس اشنیر نوشت ، ما می توانیم بحث واقعی درباره این تجارت داشته باشیم:

"با این تغییر ، ما در نهایت می توانیم یك گفتگوی سیاست معقول داشته باشیم. بله ، افزودن پشتیبان امنیت جمعی ما را افزایش می دهد ، زیرا این امر به اجرای قانون اجازه می دهد تا از بدحجابی استماع شود. اما اضافه کردن این که در پشتی نیز امنیت جمعی ما را کاهش می دهد زیرا افراد بد می توانند همه را استماع کنند. این دقیقا همان بحث سیاستی است که ما باید داشته باشیم – نه جعلی درباره اینکه آیا می توانیم امنیت و نظارت داشته باشیم یا خیر. »

این که آیا شما برای رمزگذاری ناگسستنی در دستان عمومی هستید یا خیر ، در این موارد ضروری است بپذیرید که ما نمی توانیم همه چیز را داشته باشیم یا همیشه همه را خوشحال کنیم.

با پیشرفت تکنولوژی ما ، قوانین ما باید برای انعطاف پذیری سازگار شوند. قوانین جدید ، حتی شاخه های نظارتی کاملاً جدید ، ملزم به رسیدگی به اختراعات جدید پس از تبدیل شدن به امری عادی هستند. نمی توان میلیون ها اتومبیل را به همان شیوه حمل کالسکه اسب تنظیم کرد. داروها ، هواپیما ها ، بانک ها ، تلفن ها ، تولید مواد غذایی و سلاح ها برای منافع عمومی تنظیم شده اند – بعضی ها خیلی زیاد می گویند و برخی دیگر خیلی کم.

این فشار و فشار منافع خصوصی و عمومی تمایل به ایجاد یک تعادل عملکردی دارد ، گرچه این می تواند ده ها سال طول بکشد و هرگز به واقع پایان نمی یابد. بعضی اوقات اصلاحات شدیدی صورت می گیرد ، مانند زمانی که دولت ایالات متحده در سال 1911 روغن استاندارد راکفلر را شکست. مقررات اغلب به دنبال بحرانی هستند که توجه عموم را به خود جلب می کنند ، که راه بدی برای حل آن نیست ، اگرچه خوب است که از چنین مواردی جلوگیری شود. بحران با پیشروی از آنها مقررات پیشگیرانه می تواند به تنظیم بیش از حد منجر شود ، که می تواند نوآوری و سرمایه گذاری را مختل کند.

اختراعات با تأثیر اجتماعی در ذهن ایجاد نمی شوند ، چه رسد به پیامدهای قانونی. سود محرک معمول است و اثرات طولانی مدت نادیده گرفته و ناشناخته است. ممکن است یک داروی موفقیت آمیز عوارض جانبی داشته باشد که برای سالها کشف نشود و سپس ممنوع می شود . فیس بوک و یوتیوب ممکن است در رادیکال شدن سیاسی نقش داشته باشند ، اما این مشکل نیست که شبکه های اجتماعی یا سرویس اشتراک ویدیو برای چه ساخته شده است. محققان ، روزنامه نگاران ، نیروی انتظامی و سرانجام سیاستمداران باید به این تأثیرات توجه كنند و اینكه آیا آنها به اندازه كافی قابل توجه برای اعمال اقدامات نظارتی هستند.

در حالی كه قوانین ما دائماً تطبیق می یابند ، حقوق ما چیست؟ آیا آنها همراه با اختراعات جدید تکامل می یابند؟ آیا تعریف حق چیزی نیست که ذاتی ، تغییر ناپذیر ، ابدی باشد؟ خوب ، نه دقیقاً ، برای بهتر و بدتر شدن. اسناد بنیادی در سالنامه حقوق شهروندی ، مانند انگلیسی مگنا کارتا در 1215 و لایحه حقوق آمریکا در 1791 ، قدرت دولت – پادشاهان و روسای جمهور و مجالس – را بر مردم محدود می کند. یعنی این کاری نیست که دولت برای شما باید انجام دهد ، بلکه آنچه دولت قادر به انجام آن نیست تا شما باشد.

به عنوان مثال ، اصلاحیه چهارم قانون اساسی ایالات متحده از شهروند در برابر "جستجوها و توقیف" توسط دولت بدون علت احتمالی – معمولاً نیاز به حكم صادر شده توسط قاضی. (همانطور که هر تماشاگر نمایش جرم تلویزیونی آموخته است ، حتی اگر مدارکی در مورد جنایتی پیدا شود ، اگر بدون چنین حکم بدست آید ممکن است در دادگاه کنار گذاشته شود.)

اما آیا اصلاحیه چهارم حق امنیت در "شخص شما" را دارد. ، خانه ها ، اوراق و اثرات "در تماس های تلفنی شما اعمال می شود؟ به داده های گشت و گذار در وب ، تنظیمات برگزیده خرید خود ، یا حتی اثر انگشت و کد ژنومی شما؟ آیا این موارد مال شماست؟ یا آیا آنها متعلق به صاحب سرور است که آنها را ذخیره می کند ، یا شرکتی که الگوریتم های آنها را استخراج کرده و آنها را پردازش می کند؟

داشتن داده های دیجیتال در حال حاضر پیچیده است. اگر چاپ خوب را بخوانید ، ممکن است متوجه شوید که شما واقعاً مالک نرم افزار ، برنامه ها ، موسیقی دیجیتال یا کتابهای الکترونیکی نیستید که خریداری کرده اید و هزینه آن را پرداخت کرده اید ، حداقل به این صورت که کتاب کاغذی ندارید. در عوض شما مجوزی برای بارگیری آن یا نمایش آن ، مجوزی خریداری کرده اید که می تواند توسط ناشر یا توزیع کننده ابطال شود. یک آهنگ یا کتابی که امروز از آن لذت می برید ممکن است فردا با یک ضربه محکم و ناگهانی شبیه به Thanos از انگشتان شرکت Universal یا انگشتان شرکت آمازون از دستگاههای شما ناپدید شود.

ممکن است امیدوار باشید داده هایی که ایجاد می کنید. متفاوت ، اما اغلب بدتر است. برنامه ای که برای نصب فیلترهای سرگرم کننده در عکس های خود نصب می کنید ممکن است ادعا کند که مالکیت کلیه حقوق در مورد این خلاقیت ها و حتی استفاده از عکس های شما برای تبلیغات برای سود شرکت (البته مال شما نیست). وقتی مردم از استفاده از تصاویر خود بدون اجازه شکایت کردند ، شرکت ها به سادگی زبان خود را به شرایط ارائه خدمات برای برنامه های خود اضافه می کنند ، و از آنجا که هیچ کس قبل از کلیک بر روی "خوب" آن صفحات بی پایان حقوقی را نمی خواند ، اغلب در دادگاه دفاع کمی ندارند. [19659005] این ممکن است مناطق افرادی خاکستری مانند من که با اشتراک گذاری عکس آنلاین و رسانه های اجتماعی (یا دوربین های دیجیتال ، یا اینترنت) رشد نکرده اند ، مناطق خاکستری به نظر برسد ، اما برای این نسل ، واضح است که داده های شما باید متعلق به شما باشد ، مگر اینکه شما آن را بفروشید یا در غیر این صورت رضایت صریح دهید. دختر همسایه من می داند که داده های او در سراسر جهان ارسال و ذخیره می شود ، اما فرض می کند که هنوز هم به هر روشی معنی دار است ، یا باید باشد. این یک دیدگاه سالم است – موضوع در حال ایجاد یک چارچوب قانونی است که از آن پشتیبانی می کند.

در سال 1928 ، دیوان عالی ایالات متحده در مورد یک پرونده برجسته ، Olmstead در مقابل ایالات متحده ، حكم داد و نشان داد كه چگونه قانون می تواند از فناوری حقوق دفاع كند. در یک تصمیم 5-4 ، رئیس دادگستری (و رئیس جمهور سابق) ویلیام تفت تصریح كرد كه مكالمه تلفنی تلفن متهم بدون حكم اصلاحیه چهارم را نقض نمی كند زیرا قبلاً فقط در جستجویهای بدنی اعمال می شده است.

اما اگرچه این كار را نمی كرد. با کمک به Olmstead (یک قاچاقچی و قاچاق الکل در دوران منع ، صحبت از قوانین منسوخ شده) ، مخالفت قاضی براندیس بسیار مؤثرتر از نظر اکثریت تفت شد. او استدلال كرد كه گوش دادن به تماسها بهتر از باز كردن نامه مهر و موم شده بدون حكم نيست – اگرچه تلفن هنگام اختراع چهارم توسط جيمز مديسون اختراع نشده است. همانطور که براندیز نوشت ، "Subtler و وسیع تر وسایل ارتباطی برای حمله به حریم خصوصی در دسترس دولت قرار گرفته است. کشف و اختراع این امکان را برای دولت فراهم کرده است که بتواند بسیار مؤثرتر از کشش در قفسه باشد تا در دادگاه آنچه را که در کمد نجوا می شود افشا کند. "

این به نظر می رسد امروز آشکار است و نبرد ادامه می یابد. نظارت الکترونیکی دولت ظاهراً برای مقابله با تروریسم ، دوربین های فیلمبرداری در اماکن عمومی ، و اشکال بی شماری از ردیابی با و بدون رضایت در رسانه های اجتماعی.

در این میان ، تفت آموخته کمی مسخره به نظر می رسد که می گوید موضوع ضبط شده مستحق حفظ حریم خصوصی نیست محافظت از آنجا که خطوط تلفن "از خانه یا دفتر متهم" به تمام دنیا "رسیده" و بنابراین وی اساساً آزادانه برای عموم مردم پخش می شد. امروز ، که ما همیشه به تمام سیاره وصل می شویم ، باید حقوق ما گسترش یابد تا دامنه فناوری ما مطابقت داشته باشد ، و به موقع یخ زده نشود.

"اصالتگرا" بودن در مورد قانون اساسی ایالات متحده ، خطرات قضات امروز دادگاه عالی را به خطر می اندازد. به تپ های امروزی. یک نمونه اخیر منجر به تصمیم 5-4 دیگر شد ، اما این بار علیه دولت. FBI داده های تلفن همراه را بدون ضمانت نامه احتمالی به دست آورد و از آن برای شارژ تیموتی کارپنتر استفاده کرد. سؤال دادگاه این بود كه آیا با استفاده از موقعیت مکانی و جابجایی داده های تلفن همراه ، حقوق اصلاحی چهارم كارپنتر نقض شده است.

برای استناد به خلاصه ، در سال 2018 دادگاه به سختی تصمیم گرفت كه چهارم ، نه تنها از اموال ، از "انتظار معقول حریم خصوصی" محافظت می کند. "انتظارات مربوط به حریم خصوصی در این عصر داده های دیجیتال به طور منظم با سابقه های موجود نمی باشد ، اما ردیابی حرکت و مکان افراد از طریق سوابق گسترده در سایت های سلولی بسیار سرزده تر از آنچه پیش بینی های پیش بینی شده بود ، می باشد."

مشکل حقوق به طور خلاصه – سابقه های حقوقی نمی توانند از فناوری همگام باشند ، و حتی حقوق غیرقابل انکار نیز باید برای زنده ماندن سازگار شود.

این یک مشکل فناوری / حقوق است به طور خلاصه – سابقه های حقوقی نمی توانند با فناوری سازگار باشند ، و حتی حقوق غیرقابل تفکیک باید انطباق یابد. زنده ماندن. چهار قاضی مخالف بودند ، بیشتر به این دلیل که سوابق تلفنهای همراه همان پروندههای تجاری دیگری است که دولت می تواند بدست آورد – یعنی متعلق به شخصی نیست که سوابق آنها در آن باشد. قاضی کلارنس توماس ، در واژگونی از تفت 91 سال قبل ، همچنین ادعا کرد که از آنجا که سوابق در اموال کارپنتر جستجو نشده اند ، اطلاعات وی نبود. (طبق این منطق ، تنها روشی که از داده های شما محافظت می شود ، این است که اگر شما سرور شخصی خود را اجرا کردید – و همه ما به یاد داریم چقدر مشکل را ایجاد می کند که می تواند ایجاد کند!)

شاید ما نیز نباشیم. سختگیرانه بر مطلق گرایان و سازندگان که در مقابل موج جدیدی از فناوری برای تغییر شکل منظر قانونی تلاش می کنند. آنها ممکن است مانند دایناسورها به نظر برسند ، و تقریباً ناگزیر در سمت اشتباه تاریخ هستند ، اما پیدا کردن تعادل به زمان و هرج و مرج و تقسیم طول می کشد. استدلال ضروری است و عجله به آینده می تواند به همان اندازه تلاش برای عقب نگه داشتن آن باشد. یک سیستم موفق صنعت خصوصی ، سازمان های دولتی ، و گروه های مصرف کننده و سازمان های غیر دولتی مانند EPIC را گرد هم می آورد. شفافیت ، پاسخگویی و بحث و گفتگوی عمومی سالم بهترین متحدین ما در پیمایش فناوری و برخورد نظارتی هستند.

به هر حال ، حتی اصلاحیه نخستین مقدس ، که اساساً از آزادی بیان حمایت می کند ، موارد نقض حقوقی بیشماری را مشاهده کرده است ، مانند مقررات نامفهوم ، افترا و تبلیغات دروغین. همچنین فناوری نقش مهمی را ایفا کرده است و این امر ضروری است که ابتدا نامه های فیزیکی به منزل شما ارسال شود و سپس اسپم به صندوق ورودی شما ارسال شود. از این گذشته ، آزادی شخصی نباید به دنبال تحقق خوشبختی دیگران باشد.