از زمان پایان جنگ جهانی دوم ، برلین ، به عنوان پایتخت کشور پیروز شده ، به چهار بخش نفوذ تقسیم شده است: انگلیس ، آمریکایی ، فرانسوی و اتحاد جماهیر شوروی. سه بخش اول به سرعت در یكدیگر ادغام می شوند.

تشکیل جدید تحت سلطه ایالات متحده بود كه در آن زمان قبلاً رهبر بلوك ناتو بود. برای دقیق تر کردن مناطق مسئولیت پذیری و مسدود شدن گذر از مرز توسط "عناصر ناخواسته" از اصطلاح استفاده می شود. دیوار برلین ، که تا اواخر دهه 1980 ایستاده بود.

به ویژه روابط شوروی و آمریکا را در سال 1958 در آلمان تشدید کرد. در طی این وقایع ، آمریکایی ها درصدد افزایش نفوذ خود در منطقه بودند. اوضاع به ویژه در 27 اکتبر 1961 هنگامی که تانک هایی برای پوشاندن پاسگاه معروف "چارلی" پرتاب شد ، داغ شد. نقش ارتش تأمین بولدوزرهایی بود که می توانست کلیه استحکامات اتحاد جماهیر شوروی را در نزدیکی پاسگاه تخریب کند.

به محض شروع بولدوزرها برای تخریب قلعه ، چندین تانک در طرف اتحاد جماهیر شوروی ظاهر شد.

لازم به ذکر است که ایالات متحده حدود دوجین مخازن M48 ارسال کرده است. بدین ترتیب ، هر دو طرف برای یک نبرد مستقیم آماده بودند و فقط منتظر دستورات فرمان بودند. درگیری ساکت تا صبح 28 اکتبر ادامه داشت. نبرد واقعی در آن لحظه در دفاتر عالی سیاستمداران جنگید.

لازم به ذکر است که تا سال 1961 بین دو کشور اختلاف نظرهای زیادی به وجود آمده بود و اوضاع هر روز بدتر می شد.

اوضاع جالب تر از داستان های شرکت کنندگان مستقیم در حادثه در ایستگاه چارلی است. "

تانکرهای اتحاد جماهیر شوروی بعدا اظهار داشتند که آنها از قبل فرستاده شده به مرز بوده اند. از ساعت 4 بعدازظهر روز 27 اکتبر ، به هنگ 68 تانک نگهبان دستور داده شد تا مواضعی را در نزدیکی لشکر برلین به دست بگیرند. هنگ 3 تانک مواضعی در نزدیکی تئاتر تخریب شده گرفته است. از این نقطه بود که تانک ها برای ملاقات با ارتش ایالات متحده باید به ایست بازرسی چارلی پیش می رفتند.

از این پس نسخه رسمی و سخنان شاهدان عینی متفاوت است. به گفته ارتش شوروی ، هنگامی که آنها به ایست بازرسی رسیدند ، تجهیزات ساختمانی قبلاً در آنجا کار می کردند که نگران تخریب استحکامات بودند.

پس از مدتی ، صدای طرف آمریکایی سر و صدایی شنید و ده ها M48 ظاهر شد. جالب است که مورخان مدرن پیشنهاد می کنند که اگر یکی از فرماندهان تانک نتوانست در برابر تنش ها مقاومت کند و آتش می گشود ، عملیات نظامی در مقیاس بزرگ می توانست فوراً شروع شود. و این به معنای جنگ جهانی 3 است.

وقایع 27 اکتبر 1961 به ما این امکان را می دهد که از منظر دیگری به وضعیت نگاه کنیم. تحریکات آمریكایی نشان داده است كه اتحاد جماهیر شوروی آمادگی دارد برای محافظت از مرزها و متحدان خود ، فوراً به آن پاسخ دهد. در GDR ، بسیاری از کشورها اعزام سفیران را آغاز کردند.

تقریباً در همان زمان ، نیروهای آلمانی شروع به بازسازی کردند.